چرا accessibility اهمیت دارد؟
Accessibility یک وظیفه اخلاقی و اجتماعی است. این مفهوم به رعایت حقوق مدنی افراد دارای معلولیت اشاره دارد و همچنین بخشی از کیفیت یک نرمافزار حرفهای محسوب میشود. این دلایل بهتنهایی کافی هستند.
در برخی موارد، سازمانها نیاز به اقناع در خصوص مزایای تجاری accessibility دارند. باورهای نادرستی وجود دارد مبنی بر اینکه این موضوع بسیار پرهزینه و محدود به گروه خاصی از کاربران است و بنابراین ارزش سرمایهگذاری ندارد. البته که اجرای accessibility مستلزم صرف زمان بیشتری است. در پروژههای سازمانی بزرگ، تخمین زده شده که در صورت برنامهریزی از ابتدا، حدود ۳۰٪ زمان اضافی نیاز خواهد بود. اما هزینهی نادیده گرفتن accessibility به مراتب بیشتر است. طراحی مجدد کامل سیستم برای برآورده ساختن الزامات قانونی، بسیار پرهزینه و غیربهینه خواهد بود.
با این دیدگاه، میتوان گفت که سازمانها توان مالی نادیده گرفتن accessibility را ندارند!
انگیزههای سازمانی
سازمانها به دلایل مختلفی ممکن است به موضوع accessibility اهمیت دهند. گاهی این انگیزهها ترکیبی از عوامل مختلف است.
در برخی موارد، رهبران ارشد سازمان تجربه شخصی با معلولیت دارند (مانند Satya Nadella، مدیرعامل Microsoft) و این تجربه بر اولویتهای تیمها تأثیر میگذارد.
در موارد دیگر، موضوعات مربوط به ریسک قانونی و الزامات انطباق (compliance) موجب میشود accessibility به یکی از الزامات اصلی تبدیل شود. برخی حوزههای کاری دارای الزامات مشخصی برای accessibility هستند، مانند نرمافزارهایی که توسط دولتهای فدرال با قوانین صریح در این زمینه (مانند ایالات متحده، کانادا، بریتانیا و اتحادیه اروپا) تهیه میشوند، یا نرمافزارهای آموزشی.
فشارهای بازار
علاوه بر دلایل بالا، فشار بازار نیز میتواند نقش مهمی در توجه به accessibility داشته باشد. این فشار ممکن است ناشی از از دست دادن سهم بازار به رقیبی با نرمافزار accessibleتر باشد، یا ناشی از تجربه رقیب در مواجهه با شکایتهای حقوقی و پیگردهای قضایی.
درست است که بسیاری از دعاوی حقوقی در این حوزه ممکن است با نیت مثبت مطرح نشوند، اما واقعیت این است که موانع دسترسی وجود دارند و بسیاری از مذاکرات منجر به بهبودهای واقعی در حوزه دسترسی دیجیتال شدهاند.